داستان ترسناک سلطانعلی چوپان و گنج نحس: گیر افتادن در روستای اجنه
داستان ترسناک جنی به نام سلوه : اون خونه محل زندگی مادر شیاطین بود !
داستان ترسناک : مسافرخانه
داستان ترسناک رباب جنی (ارسالی) : ماجرای زنی تنها که با جن دوست بود !
داستان ترسناک ارسالی دیو جن : موجودی از دود و آتش که هیچ دعانویسی حریفش نبود اما ....
داستان ترسناک منصور مسافرکش : مسافری که سوار کردم از اجنه بود
داستان ترسناک نگهبان گور جنی : قبرکن و تشییع جنازه جادوگر کافر
داستان ترسناک : استاد پرهام ، روح هایی برای نجات انسان ها
داستان ترسناک نگهبان دامداری اجنه: در روستایی متروکه نگهبان دامداری شدم که اجنه...
داستان ترسناک : عتیقه فروش و شب بارانی
داستان ترسناک دختر زیبای روستا که ناخواسته عروس اجنه شد
داستان ترسناک : 1_ مرده ای در سردخانه 2_ چاه روستا
داستان ترسناک گنجی در خرابه : ماجرای ازدواج با جن کافر از سر طمع
داستان ترسناک واقعی | یه پیرمرد تو پارک بود که همیشه ما رو دید میزد و ..❌
داستان ترسناک سعید مسافرکش : خانواده ای که سوار کردم از اجنه بودند
داستان ترسناک : غسال روستا
داستان ترسناک : آخرین مسافر
داستان ترسناک:نگهداری از بچه جن توسط خانواده جنوبی
کانال ترسناک و رمزآلود بدون چهره قابل کسب درآمد در یوتیوب ایجاد کنید و به صورت آنلاین درآمد کسب کنید